-
5
سهشنبه 22 دی 1394 16:12
اینکه بعد از 4 سال بخوای تنها باشی و به همه تظاهر کنی حالت خیلی خوبه بدترین چیز ممکنه!!! اینکه همیشه یه لبخند بزرگ بزنی و بخواهی نشون بدی خیلی شادی سخته اما امکان پذیره! اما اینکه تا ناراحت میشی همه متوجه میشن این خیلی خوب نیست! بانو! بیشتر بخند،بیشتر... بیشتر شاد باش بیشتر کتاب بخوان و بیشتر ورزش کن! بانو،ورزش تو را...
-
فراموش شده
جمعه 6 آذر 1394 23:48
ا بروهایی روشن... ناخن هایی متوسط و مرتب... صورتی صاف و نرم دستهایی ظریف و هنوز هم موهایی مشکی و پرکلاغی... اینها هنوز هم مرا یاد تو می اندازند... یک مُشت لوازم آرایش... ریمل،رژ لب یا خط چشم؟ کدام را استفاده کنم که بدانم مرا نمی شناسی؟؟ کدام عطر را بزنم و مطمئن شوم؟ مطمئن شوم وقتی از کنارت رد شوم نمی گویی " بوَیت...
-
Saturday
شنبه 23 آبان 1394 13:15
از اینکه شنبه ی پر انرژی رو شروع میکنم خیلی خوشحالم! از صبح با ورزش کردن صبح رو شروع میکنم و خیلی منظم برنامه ام رو مرور میکنم خواهر کوچیکه از سفر جنوب اومده و مامان خیلی خوشحاله و کلی هم سوغاتی آورده... دلم براش تنگ شده بود... کتاب خوندن همیشه بهم حس خوبی میده،هرروز 2،3 تا کتاب رو حتما میخونم. کتاب روزنامه...
-
2
شنبه 9 آبان 1394 13:17
موزیک با صدای ملایم پخش میشه و نینا کنار پنجره با یک نسکافه غرق فکر... دوماهی از جداییمون میگذره و هنوز هم وقتی خیلی تنها میشم بهت خیلی فکر میکنم... 4سال برام خیلی زیاده و 4سالی که با تو بودم بیشتر از 4سال میشه... تمام لحظه های زندگیم با تو بودم و همه چی من از تو شروع شد و به پایان رسید... *کلاس فیتنس و رقصم رو مرتب...
-
start
چهارشنبه 22 مهر 1394 12:19
این اولین پستم توی این وبلاگ جدیده،خیلی خوشحالم که دارم اینجا می نویسم. میخوام خودم رو معرفی کنم: یک دختر توی آخرین ماه در آخرین فصل،ی دختری که پر از انرژی مثبت و در حال حاضر کارشناس پشتیبانی فنی یک شرکت معروف و بزرگه... وبلاگ نویسی رو از سال 86 شروع کردم و اولین وبلاگم دقیقا توی بلاگ اسکای بوده و امیدارم این آخرین...