نیـــــنالــــــــَند

در اینجا روزمرگی ها و یکسری نکات نوشته میشه...

نیـــــنالــــــــَند

در اینجا روزمرگی ها و یکسری نکات نوشته میشه...

5

اینکه بعد از 4 سال بخوای تنها باشی و به همه تظاهر کنی حالت خیلی خوبه بدترین چیز ممکنه!!!

اینکه همیشه یه لبخند بزرگ بزنی و بخواهی نشون بدی خیلی شادی سخته اما امکان پذیره!

اما اینکه تا ناراحت میشی همه متوجه میشن این خیلی خوب نیست!

 

بانو!

بیشتر بخند،بیشتر...

بیشتر شاد باش

بیشتر کتاب بخوان

و بیشتر ورزش کن!

بانو،ورزش تو را سرحال تر می کند و همین کافیست!


*اون هفته دوبار توی استخر غش کردم! و دلیلش رو اعصاب تلقی کردند!

الان حالم خیلی بهتره و دارم استراحت می کنم.


*بانو جان ها،

ممنون ازاینکه هستید و ممنون که من رو به دوستاتون معرفی می کنید، هر سوالی در زمینه ورزش و کامپیوتر داشتید تا جای ممکن در خدمت تون هستم.


فراموش شده

ابروهایی روشن...

ناخن هایی متوسط  و مرتب...

صورتی صاف و نرم

دستهایی ظریف 

و هنوز هم موهایی مشکی و پرکلاغی...


اینها هنوز هم مرا یاد تو می اندازند...

یک مُشت لوازم آرایش...

ریمل،رژ لب یا خط چشم؟

کدام را استفاده کنم که بدانم مرا نمی شناسی؟؟

کدام عطر را بزنم و مطمئن شوم؟

مطمئن شوم وقتی از کنارت رد شوم

نمی گویی "بوَیت دیوانه ام می کند"!

کدام لباس را بپوشم و بدانم

تو آنرا نمی پسندی؟!


آخر لعنتی...

چه تغییری باید دَهَم که بدانم

هر دو فراموش شده ایم؟؟؟!!!


*متن نوشته ی خودم"


Saturday

از اینکه شنبه ی پر انرژی رو شروع میکنم خیلی خوشحالم!

از صبح با ورزش کردن صبح رو شروع میکنم و خیلی منظم برنامه ام رو مرور میکنم

خواهر کوچیکه از سفر جنوب اومده و مامان خیلی خوشحاله و کلی هم سوغاتی آورده...

دلم براش تنگ شده بود...


کتاب خوندن همیشه بهم حس خوبی میده،هرروز 2،3 تا کتاب رو حتما میخونم.

کتاب روزنامه نویس،کتابیه که تازه شروع کردم و چیزی نمونده به اتمامش! حتما پیشنهاد میکنم بخونید.


*این جمله رو خیلی قبول دارم و خودم همیشه انجام میدم و خیلی دوست داشتم با شما به اشتراک بزارم:

به تغذیه و سلامتمون کمی بیشتر اهمیت بدیم. کسب درآمد لازمه و البته موضوع مهمی هم هست، اما هیچوقت نباید اجازه بدیم که بیشتر از سلامت و شادی برامون ارزش و اهمیت داشته باشه 


+خیلی زیاد دوستتون دارم!


2

موزیک با  صدای ملایم پخش میشه و نینا کنار پنجره با یک نسکافه غرق فکر...

دوماهی از جداییمون میگذره و هنوز هم وقتی خیلی تنها میشم بهت خیلی فکر میکنم...

4سال برام خیلی زیاده و 4سالی که با تو بودم بیشتر از 4سال میشه...

تمام لحظه های زندگیم با تو بودم و همه چی من از تو شروع شد و به پایان رسید...


*کلاس فیتنس و رقصم رو مرتب میرم و وقتی میخوام بنویسم تمامی نوشته ها از تو حکایت میشه...

فیتنس،رقص و شنا ورزش های مورد علاقه تو که تمام 4 سال بهم میگفتی برم و هراز چند گاهی میرفتم و باز نمیرفتم...


*روزهام خداروشکر خوبه اما نمیدونم چرا انقدر تنبل شدم و به کارهام نمیرسم و خیلی زود روزهام میگذره!!!!


*شدیدا دلم برای نوشتن تنگ شده بود و ممنون که هستید...

start

این اولین پستم توی این وبلاگ جدیده،خیلی خوشحالم که دارم اینجا می نویسم.

میخوام خودم رو معرفی کنم:

یک دختر توی آخرین ماه در آخرین فصل،ی دختری که پر از انرژی مثبت و در حال حاضر کارشناس پشتیبانی فنی یک شرکت معروف و بزرگه...

وبلاگ نویسی رو از سال 86 شروع کردم و اولین وبلاگم دقیقا توی بلاگ اسکای بوده و امیدارم این آخرین وبلاگم باشه و دیگه مجبور نشم نقل مکان کنم.


امیدوارم اینجا هم دوست جدید پیدا کنم و امیدوارم خوانندگان زیادی پیدا کنم.